غذاهای خاص یک کشور، در کشورهای دیگر به اقتضای ذائقهی مردمانش طبخ میشوند. شاید بشود گفت «بومی» میشوند.
اعتقاد دارم که مکتبهای فکری نیز در هر کشور و بین مردمانی با پایهی فکری خاص، به نوعی که ویژه خودشان است تعریف و اجرا میشوند.
چرا فمنیسم در مملکت ما با قرائتی عجیب، متعصبانه و گاه بسیار نازل ارائه میشود؟
در حالی که فمنیسم معنایی گسترده دارد، چرا این روزها دستمایهای شده برای نشان دادن اکستریمیست بودن آدمها و میداندادن به افراطیگرایی؟! شاید به آن دلیل که هیچ مکتب فکری-اعتقادی یافت نمیشود که از پیروان و مبلغان نادان خود کمتر از دشمنانش آسیب دیده باشد.
اگر میخواهید یک مکتب فکری را تضعیف یا نابود کنید، مبلغانی نابلد و ناشی را در راس امور مربوط به آن قرار دهید.
کسانی که به نام فمنیست تمام تلاششان را متوجه بودن یا نبودن «موی زائد» بدن و صورت خانمها کردهاند و برای این «مهم» میجنگند، هنوز از سطحیترین و نازلترین مفهوم فمنیسم گذر نکردهاند.
کسانی که بزرگترین معضل یک
جامعهی سنتی مردسالار را محدود به مسائل جنسی میدانند و فمنیسم را تنها هم سنگ و برابر با آزادی جنسی، قطع به یقین آن جامعه را نمیشناسند و به درک درستی از مکتبی که تبلیغش را میکنند، نرسیدهاند.
کسانی که ناخواسته در حال شمشیر زدن برای زنسالاری در مقابل مردسالاری هستند، به مفهوم اولیهی فمنیسمِ متعادل که «برابری» است، پی نبردهاند.
این به ظاهر مدافعان حقوق زنان و فمنیستهای “غیور” از دغدغهی زنانی که در دوردستترین مناطق کشور با مشکلات عجیب دست و پنجه نرم میکنند، آگاه نیستند که همه هم و غمشان بودن یا نبودن موی زايد در صورت و بدن زنان است و اسلحهی مبارزاتیشان اصلاح نکردن صورت و بدن تا دشمن خصم را به زانو در بیاورند!
مسئلهی امروز زنان جامعهی ما فراتر از موی زائد است و تاسف باید خورد به حال جامعهای که فعال مدنی و فمنیست آن تنها به موی زائد و مسائل جنسی میپردازد.
فمنیسمِ محدود به موی زائد، تفاوتی با دیگر مکتبهای فکریِ زائد و دست و پا گیر بشری ندارد.
فمنیسم را «برابری» معنا کنیم و رسیدن به حقوق حقهای که از همهی زنان در اقشار مختلف جامعه سلب میشود.
ایران محدود به شهرهای بزرگ نیست.
دغدغهی زنان در دوردستترین روستاهای کشور نه موی زائد است و نه امور جنسی!
بدون دیدگاه